هنر و دانش

طبقه بندی موضوعی

۱۶ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۷ ب.ظ

مچ دروغگو را بگیرید

همه ما دوست داریم از آنچه درون افکار دیگران  میگذرد آگاه شویم. این کار تا حدی امکان پذیر است. بدن هر فرد می تواند افکار او را لو دهد. به این پدیده زبان بدن میگویند. در اینجا می توانید واکنشهای بدنی افراد دروغگو را بدانید و چنانچه فردی به شما دروغ می گوید با دیدن حالت بدن او این موضوع را دریابید.

دروغگویی، یکی از فراگیرترین بی‌اخلاقی هایی است که در جامعه وجود دارد. البته مختص کشور خاصی هم نیست، همه جای دنیا گرفتارش هستند و البته راستگویی هم معیاری برای اعتبار بخشی به آدم‌هاست.

به گزارش خبرآنلاین؛ تشخیص راست گفتن و یا نگفتن فردی، یک موضوع چالشی در ارتباطات است. اما راه‌هایی وجود دارد که بتواند نشان دهد یک فرد راست می‌گوید یا دروغ؛

1- به صورتش دقت کنید

شاید یک لبخند دلنشین بتواند احساسات صادقانه شما را گول بزند اما آنچه که در چهره یک فرد دروغگو اتفاق می‌افتد چیزی نیست که از نگاه تیزبین شما مخفی بماند.

کارشناسان می‌گویند در این روش باید خیلی به آنچه که در چهره طرف مقابلتان اتفاق می‌افتد دقیق شوید. اگرچه شناسایی فرد دروغگو از این طریق کار دشواری است اما با دقت زیاد می‌توانید تشخیص بدهید که آیا طرف مقابل شما دروغ می‌گوید یا خیر چرا که معمولا گونه‌های فردی که دروغ می‌گوید سرخ می‌شود و دلیلش هم این است که فرد تا حدودی عصبی است و عصبانیت باعث سرخ شدن صورت بخصوص گونه‌ها می‌شود.

از دیگر نشانه‌هایی که می‌توانید تشخیص بدهید فرد مقابلتان دروغ می‌گوید ، گشاد شدن سوراخ‌های بینی ، گاز گرفتن لب‌ها ،‌ نفس‌های عمیق و سریع پلک زدن است.

در واقع این نشانه‌ها هر کدام بدین معناست که مغز در حال اضافه کاریست.

2- آیا زبان بدن یک دروغگو را لو می‌دهد؟

برای اینکه مچ یک دروغگو را بگیرید خیلی مهم است که رفتار کلی او را بسنجید. یک خصیصه برای تشخیص فرد دروغگو شناخته شده که در هماهنگی بین رفتارهای کلی در کنار ژست او ،‌از جمله صورت ،‌بدن ، صدا و گفتارش در تعامل با یکدیگر دیده می‌شود.
یک دروغگو ممکن است دست‌ها و پاهایش را به درون بدن خود جمع کند و حرکت‌هایش را حین گفتگو به حداقل برساند و تلاش کند هر حرکتی در کمترین حالت ممکن اتفاق بیفتد.

یک دروغگو ممکن است دست‌هایش را پشت سرش رها کند و حرکت بدهد چون این حرکت نوعی بی‌قراری ناشی از عصبی بودن است.

3- یک دروغگو چطور لبخند می‌زند؟

یک لبخند ساده گاهی می‌تواند از احساسات واقعی هر فردی ماسک را بردارد. بنابراین برای شناسایی فرد دروغگو توجه بسیاری به نحوه لبخند زدن او بکنید همانطور که بقیه حرکاتش را زیر نظر دارید. شاید موفق شوید ،‌احساس واقعی را که او سعی در پنهان کردنش دارد ،‌کشف کنید ؛ احساسی که می‌تواند ترس ، عصبانیت یا اشمئزاز باشد. یادتان باشد وقتی لبخندی صادقانه و واقعی است که در چهره یک فرد هم لب‌ها بخندد و هم چشم‌ها.

و خب ،‌تشخیص این یکی کار سختی نیست.

4- یک دروغگو چطور صحبت می‌کند؟

اگرچه تغییر در صدای یک فرد می‌تواند اخطاری به عنوان یک نشانه برای شناسایی فرد دروغگو باشد اما ، کارشناسان معتقدند برای تشخیص اینکه آیا فرد دروغ می‌گوید یا نه شما باید نحوه صحبت کردن او و الگوی نفس کشیدنش را زیر نظر بگیرید.
اگر هر کدام از این دو مورد سرعت گرفته باشد یا اینکه آهسته شده باشد ،‌احتمال اینکه همه آنچه که در حال شنیدنش هستید راست باشد بسیار کم خواهد بود.

5- یک آدم دروغگو چه می‌گوید

یک فرد دروغگو معمولا از استفاده از واژه‌هایی مانند "اما" ، "به جز" ، "در حالیکه" و "نه" پرهیز می‌کند. چرا که آنها با افکار وسیع پیچیده به مشکل برمی‌خورند. آنها همچنین از واژه "من" هم کمتر استفاده می‌کنند. آنها سعی می‌کنند سراغ داستان‌های طولانی نروند و کمتر از ضمایر شخصی استفاده کنند.

6- آیا یک فرد دروغگو رفتار نامشخصی دارد؟

کارشناسان معتقدند تغییرات در اساس رفتاری یک فرد -اینکه به طور کلی چگونه رفتار می‌کند- نکته‌ایست که شما باید در آن حسابی دقت کنید.

شما باید رفتارهای این فرد را در ژست‌هایش ،‌نحوه گفتار ،‌توناژ صدا و حرکات دست‌هایش با آنچه که از قبل از او دیده و می‌شناختید مورد بررسی قرار بدهید. یعنی آنچه را که در موقعیت فعلی برابر شما نشان می‌دهد با آنچه که قبلا از وی دیده‌اید مقایسه و ارزیابی کنید چون وقتی فردی دروغ می‌گوید این رفتارها تغییر می‌کند.

7- او در برابر سوال ساده شما چه واکنشی نشان می‌دهد؟

وقتی از فردی سوال سختی بپرسید ،‌حتی اگر به دوردست‌ها هم خیره شود اتفاق عجیبی نیفتاده است. اما زمانیکه از فردی سوال ساده‌ای بپرسید و او نگاهش را از نگاه شما بدزدد ،‌حق دارید که درباره دروغگویی‌اش مشکوک شوید. به همین سادگی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۵ ، ۲۱:۲۷
دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۴۰ ق.ظ

روانشناسی موبایل

صفحه نخست گوشی تلفن همراه میتواند بیانگر نکاتی جالب درباره شخصیت صاحب گوشی باشد. با توجه به برنامه هایی که هر فرد در صفحه گوشی خود قرار میدهد میتوان تا حد زیادی به افکار او پی برد. 

تأکید میکنیم این مطلب فقط برای کسانی مصداق پیدا میکند که خودشان برنامه ها را در صفحه home screen گوشی خود قرار میدهند. و افرادی که دست به صفحه گوشی خود را تغییر نمیدهند یا چیزی درمورد آن نمیدانند و یا شخصیتی برونگرا دارند و معمولاً افرادی کاری هستند.

بنابراین بعد از خواندن این مطلب شخصی سازی مجدد گوشی خود میتوانید شخصیت خود را تا حدی مخفی نگهدارید. ولی احتمالاً نمیتوانید با تغییر شخصی سازی شخصیت واقعی خود را تغییر دهید.

حال به ارتباط چند مورد از این برنامه ها با روحیه فرد می پردازیم.

رادیو؛
 افرادی که در صفحه اول گوشی همراه خود رادیو را قرار میدهند، افرادی فرهنگ دوست و کاملاً بزرگ منش هستند که دائماً بدنبال کسب آگاهی از اخبار و اطلاعات علمی و فرهنگی و کاملاً نسبت به اوضاع جامعه حساس هستند. این افراد از نابهنجاریهای اجتماع بسیار متأثر شده و خود به دنبال دوری از اینگونه ناهنجاریها میباشند. در نتیجه این اشخاص آرمانگرا بوده و کمتر به دیگران آزار میرسانند. از مصاحبت با چنین افرادی میتوان اطلاعات سودمندی کسب کرد. هرچند این افراد دچار نوعی ناامیدی نسبت به جهان هستند.

نقشه های گوگل؛
 قرار دادن این نرم افزار در صفحه اول گوشی فرد به احتمال زیاد به خاطر این نیست که او زیاد به مسافرت میرود بلکه نشاندهنده این است که این شخص از سوال کردن مستقیم از دیگران  اکراه دارد و یا شخصی خجالتی است. او همچنین نمیخواهد زمان را برای پرسیدنهای مکرر هدر داده و ترجیح میدهد از منبعی کاملاً موثق و یکبار برای همیشه نیاز خود به اطلاعات را برطرف نماید. چنین اشخاصی نسبت به شایعات موجود سریعاً واکنش نشان داده و تا از صحت مطلبی مطمئن نباشند آن را بیان نمیکنند. راستگویی صفت بارز چنین اشخاصی است.

ماشین حساب؛
 شخصی که خود این برنامه را در صفحه آغازین تلفن همراه قرار میدهد معمولاً فردی است دقیق و حسابگر که دوسدارد مو را از ماست بکشد. اگر با چنین افرادی مراوده دارید ممکن است احساس کرده باشید که او قدری خسیس است. اما در واقع او فردی قانونمند و منطقی است.

چراغ قوه؛
 قرار دادن این برنامه در صفحه نخست علاوه بر کاربرد عملی آن میتواند به معنی این باشد که شخص گوشه گیری است و به تنهایی علاقه دارد و به همین دلیل دوسدارد در محیط ساکت و دنج و احتمالاً تاریک به استراحت یا تفکر بپردازد و چراغ قوه در چنین محیطی بدرد بخور خواهد بود.

مرورگر اینترنت؛
 شناسایی فرد از کاربرد این برنامه واضح است. او به احتمال زیاد به استفاده از اینترنت و اطلاعات اعتیاد دارد. شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و واتساپ و غیره نیز همین مفهوم را دارند.

دوربین؛
 دوحالت دارد؛ اول اینکه شخص به عکاسی علاقه دارد. دوم؛ شخص میخواهد توانایی گوشی خود را در عکس گرفتن به رخ بکشد. بنابراین او از جمله افرادی است که آنقدر در خرید وسایل مورد نیاز خود وسواس به خرج میدهد تا از انتخاب خود کاملاً راضی باشد. چنین افرادی به درجات مختلف صفت خود بزرگ بینی را دارا میباشند و بنوعی خود را دانای کل میدانند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۴۰
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۰ ب.ظ

ازدواج اندیشه ها

قورباغه به کانگورو گفت: من میتوانم بپرم و تو هم.

پس اگر باهم ازدواج کنیم

بچه مان می تواند از روی کوهها بپرد، یک فرسنگ بپرد،

و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم.

کانگورو گفت: "ع‌زیزم" چه فکر جالبی. من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم. اما دربارهء قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».

هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.

آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمیخواهد با تو ازدواج کنم.

کانگورو گفت: بهتر

قورباغه دیگر چیزی نگفت.

کانگورو هم جست زد و رفت.

آنها هیچوقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند

که بتواند از کوهها بجهد و یا یک فرسنگ بپرد.

چه بد، چه حیف

که نتوانستند فقط سرِ یک اسم توافق کنند.

این قصهء زیبا از شل سیلور استاین مفهوم جالبی دارد.

"پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانیِ اختلاف نظرهای کوچک میشود"

هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر داده. 

اگر شما مدتیست که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید،

آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۰
جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ق.ظ

رابطه عصبانیت با عقل

تحقیقات روان‌شناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان‌ زده می‌شود، (چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، پر از خشم و نفرت و یا محبت افراطی و ... ) عقل و خِرد او «به یک‌ سوم، افت پیدا می‌کند» ! ! ! 


یعنی اگر ما ۱۸۰ درجه IQ (ضریب هوشی) داشته باشیم و جزو نوابغ باشیم، وقتی هیجان‌زده شویم، ضریب هوشی‌ مان به ۶۰ می‌رسد (نُرمالِ ضریب هوشی، ۱۰۰ است)، یعنی مثل یک آدم عقب‌مانده تصمیم می‌گیریم ! 


خونسردی، آرامش و متانت و تصمیم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانیت و یا عشق زیاد (!) ، راهِ درست زندگی کردن و موفق و خوشبخت شدن است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۴ ، ۰۱:۱۶
شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ب.ظ

روانشناسی موسیقی ایرانی

ردیف آوازی ایران از دیدگاه روانشناسی :


هنر آواز ایرانی بازتاب درون فرد خواننده است در پیوند شعر و  موسیقی،که کلام با نوا ترکیب میشود.


آگاهی داشتن به روانشناسی ردیف موسیقی آوازی ایران یکی از ارکان اصلی موسیقی کلامی محسوب میشود ،که هر آهنگساز و خواننده بایستی آگاهی لازم از این بعد را دارا بوده تا بتواند درراستای اجرای عملی موسیقی قدم مثبت و صحیح بردارد.


این هم برداشتی جدید از حالات روانی دستگاهها و آوازهای ایرانی از نگاه روان شناسی و ارکان آن :


۱-دستگاه شور: آگاهی- درک- تفکر و اندیشه


۲-آواز دشتی: سوز و گداز- گریه و مویه


۳-آواز ابوعطا: گله وشکایت


۴-آواز افشاری: افسوس و حسرت- هجران از معشوق


۵-آواز بیات ترک: تعلیم- شادی درون


۶-دستگاه همایون: متانت- سربلندی- نصیحت و پذیرش


۷-آواز بیات اصفهان: اوج احساس


۸-دستگاه سه گاه: بزم و شادمانی- شور و شوق


۹-دستگاه چهارگاه: ستیز و جنگ، حتی رو در روی معشوق- مقاومت و پیروزی- تلاش در رسیدن به آرزوهای دیرین عاشقی


۱۰-دستگاه ماهور: رویا پردازی- پرش از قله شادی به همراه ذهنی رویایی- آرزو


۱۱-دستگاه نوا: رازداری- حکایت


۱۲-دستگاه راست و پنجگاه: ستایش معبود (خدا)- بزرگمندی و تعریف

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۳
شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ق.ظ

ضرورت تقویت حافظه

در دوران مدرسه معلمها همیشه به ما میگویند که نباید مطالب را حفظ کرد باید بلکه باید آنها را یاد گرفت.  
این بزرگترین ستمی بود که در حق دانش آموزان روا میدارند. چرا که انسان تا مطلبی را به خاطر نسپارد مغز او چگونه باید آن مطلب را تجزیه و تحلیل نماید؟ 
من  خود یکی از قربانیان چنین سخنانی بودم که البته معلمین را مقصر نمیدانم چون آنها نیز به چنین سرنوشتی دچار بودند و خودشان خبر نداشتند.
همه ما انسانها حافظه های خوبی داریم ولی اغلب ما نمیتوانیم مطالب را به سرعت در مغز خود ثبت کنیم. دلیل اصلی آن یادگیری بصورت نامنظم و پراکنده و نبود طبقه بندی میباشد.
 مغز انسان از نظر ذخیره سازی اطلاعات ساز و کاری مشابه با هارد دیسک یک رایانه دارد.  وقتی شما مطالب زیادی را بدون مرتب کردن روی حافظه کامپیوتر ذخیره میکنید براحتی نمیتوانید آن را بیابید و باید وقت زیادی را صرف یافتن آن کنید و چه بسا نتوانید به موقع آنرا پیدا کنید. و به مانند کامپیوتر مطالب در مغز انسان هرچه تصویر با کیفیت بالاتری داشته باشند حجم بیشتری نیز اشغال میکنند. بنابراین هرچه بیشتر تصاویر را در ذهن ذخیره کنید سرعت حافظه شما کمتر خواهد شد و باید تنها به موارد مورد نیاز اکتفا کنید. 
برای تقویت حافظه یا به عبارت دیگر مرتب کردن و پارتیشن بندی حافظه روشهایی وجود دارد که در کلاسهای تقویت حافظه آموزش داده می شود. 
بهتر است هر دانش آموزی در سطوح ابتدایی رفته رفته با این روشها آشنا شود. زیرا آموختن آنها می تواند سرعت یادگیری را چندین برابر کرده و هم معلم و هم دانش آموز از صرف زمان زیاد برای یادگیری و مرور درسها بی نیاز شود.
علاوه بر این تقویت حافظه، احتمال بروز بیماری خطرناکی مانند آلزایمر و روان پریشی را نیز پایین می آورد.
بنابراین اگر در مدارس چنین چیزی نیست، اولیای دانش آموزان آنها را به چنین کلاسهایی بفرستند و از خرج کردن در این راه اصلاً هراس نداشته باشند.
باور کنید انسانهایی که در سنین پایین به موفقیتهای بزرگ علمی و هنری و فنی و ... دست می یابند انسانهای عادی هستند که توان طبقه بندی اطلاعات در همان زمینه ای که در آن موفق هستند را دارا هستند. از همین امروز شروع کنید و حافظه خود را تقویت کنید. یکی از بهترین آموزشها در این زمینه تقویت حافظه نصرت میباشد که روشهای روز دنیا را آموزش می دهد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۶
دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ق.ظ

سخنی از دیل کارنگی

چوپانی تعریف میکرد، گاهی برای سرگرمی با یک چوبدستی دم در آغل گوسفندان می ایستادم و هنگام خارج شدن گوسفندان،چوبدستی را جلوی پایشان می گرفتم،طوری که مجبور به پریدن از روی آن می شدند.

پس از آنکه چندین گوسفند از روی آن می پریدند،چوبدستی را کنار می کشیدم،اما بقیه گوسفندان هم با رسیدن به این نقطه از روی مانع خیالی می پریدند.

تنها دلیل پرش آنها این بود که گوسفندان جلویی در آن نقطه پریده بودند!!!!!!

گوسفند تنها موجودی نیست که از این گرایش برخوردار است.

تعداد زیادی از آدمها نیز مایل به انجام کارهایی هستند که دیگران انجامش میدهند؛ مایل به باور کردن چبزهایی هستند که دیگران به آن باور دارند؛ مایل به پذیرش بی چون و چرای چیزهایی هستند که دیگران قبولش دارند.


وقتی خودت را هم صدا با اکثریت می بینی،وقت آن است که بنشینی و عمیقا فکر کنی!!!!



"دیل کارنگی"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۲۸
شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

زندگی ولیوان آب



ﺍﺳﺘﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻼﺱ ﺩﺭﺱ، ﻟﻴﻮﺍﻧﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﺪﺳﺖ

ﮔﺮﻓﺖ.ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﭘﺮﺳﻴﺪ

ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﻭﺯﻥ ﺍﻳﻦ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻴﻢ.

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ:ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺯﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻤﻲﺩﺍﻧﻢ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﻭﺯﻧﺶ

ﭼﻘﺪﺭﺍﺳﺖ.ﺍﻣﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺭﺍ

ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻡ،ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪاﻓﺘﺎﺩ؟

ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ

ﻫﻴﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ:ﺧﺐ،ﺍﮔﺮ ﻳﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ،

ﭼﻪ؟

ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺖ:ﺩﺳﺖ ﺗﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ.

ﺣﻖ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ.ﺣﺎﻻ ﺍﮔﺮ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ؟

ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﮔﻔﺖ:ﺩﺳﺖ ﺗﺎﻥ ﺑﻲ ﺣﺲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .ﻋﻀﻼﺕ

ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻓﻠﺞ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪﻭﮐﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ

ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﻴﺪ!

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ

ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ.ﻭﻟﻲ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﻭﺯﻥ ﻟﻴﻮﺍﻥ

ﺗﻐﻴﻴﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟

ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺪ:ﻧﻪ

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ:

ﺩﻗﻴﻘﺎً! ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ،اﮔﺮ

ﺁﻧﻬﺎﺭﺍ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺗﺎﻥ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻳﺪ، ﺍﺷﮑﺎﻟﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺍﮔﺮﻣﺪﺕ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺗﺮﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻴﺪ

ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺁﻣﺪ.ﺍﮔﺮ

ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﮕﻪ ﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ

ﻓﻠﺞ ﺗﺎﻥ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪو ﺩﻳﮕﺮ ﻗﺎﺩﺭ

ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻱ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻮﺩ.


√…ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ، ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪﻟﻴﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺭﺍﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﻣﻴﻦ

ﺑﮕﺬﺍﺭ

ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ…

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵
سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ب.ظ

ارزش قائل شدنرفتی برای تمام انسانها

ارزش قائل بودن برای تمام انسانها؛


ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ میکرد،ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ،ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ شد ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ ...

ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ،ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ،

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ نگهبان ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ.

پس از بهبود حالش، ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد ...

ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :

« ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ،ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ورود با ﻣن ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣن خداحافظی ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ من ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴتم٬ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزهای ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥتان را ندیدم٬ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ سری ﺑﺰﻧﻢ..... 

ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮسی ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ چون ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ ... »


"" ﻣﺘﻮﺍضعانه تر و دوستانه تر وجود هم را لمس کنیم،

بی تفاوت بودن خصلت زیبایی نیست ""

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۸
چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

داستان تیله وشیرینی...

این متن،جزو ۱۰ متن برتر از نگاه‌مجله معتبر فوربس هستش

این متن،سه مرتبه در این لیست،در مقام اول قرار گرفته

ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ،

ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﻭﺩﺧﺘﺮﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ،

ﭘﺴر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ وﺗﻮ هم ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ...

ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت و ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺩﺍﺩ،

ﺍﻣﺎ: ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎ روﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.

اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿد و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... 

اما: پسرﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ...

ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺖ...وﺁﺭﺍﻣﺶ از ان ﻛﺴانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند...

ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ افراد صادﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ، از آن ﻛﺴانیست ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﻜﻨند...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۰۵